هو

 

از فومن به سمت ماسال حرکت کردیم. زمانی که وارد ماسال شدیم با هتل خانی تماس گرفتیم. با توجه به سرچ هایی که انجام دادیم بنظر میرسید خانی بهترین گزینه ی ما باشد. مسئول هتل گفت که از شهر وارد جاده ی ییلاقات شوید و 22 کیلومتر برانید. بین راه بیش از همه چیز درخت دیدیم و گاو! کنار جاده تابلو ها و پارچه نوشته هایی جهت رزرو کلبه ی چوبی و ویلا و سوئیت قرار داشت. به خانی رسیدیم. ساختمان روستایی چوبی که غذا خوری نسبتن خوبی داشت.متصدی خانی گفت که تمام اتاق ها پر شده و تنها اتاق خالی را به ما نشان داد. اتاقی کوچک بدون پنجره. با یک لامپ کم مصرف. بدون سرویس بهداشتی و حمام. برای استفاده از حمام و دستشویی میبایست از سرویس مشترک بیرون از اتاق استفاده میکردیم. با توجه به سبک تربیت و زندگی ما به عنوان زوجی مذهبی چنین شرایطی مطلوب نبود. برای همین از اقامت در خانی صرف نظر کردیم و به سمت هتل فردین معصومی حرکت کردیم. هرچه ارتفاع بیش تر میشد هوا خنک تر و رطوبت کمتر میشد. هتل فردین معصومی هتل بزرگ و چهار ستاره ای بود که هزینه ی هر شب اقامت در آن 285 هزار تومان بود. این مبلغ برای چند شب اقامت در ییلاق اقتصادی نبود. بنابراین ما بازهم به دنبال جایی بهتر برای اقامت رفتیم. تجربه ی جالب زندگی توی کلبه های چوبی مارا مشتاق کرد تا این گزینه را هم بررسی کنیم. اشکال عمده ی اقامت در کلبه ها این بود که حمام و دستشویی مشترک و خارج از خود کلبه بود. البته زیبایی های محوطه ای که کلبه در آن واقع بود، بدیع بودن فضا و حال و هوای روستایی برای ساکنین کلان شهر ها بهترین گزینه است. هزینه ی اقامت در کلبه ای که تمیز تو و تازه ساخت بود بنا به گفته ی صاحب آن شبی 350 هزار تومان بود. البته این عدد با چانه زنی یکی از مسافرین تا 270 تومان هم رسید.

ما نا امید از کلبه ها به پایین برگشتیم و به اقامت گاه السبلنگاه که کنار هتل فردین بود رفتیم. برخلاف تعریف هایی که در اینترنت خواندیم اتاق تمیز بود. مجهز به حمام و دستشویی بود. و بخاری و ایوان کوچکی هم داشت. اگر این هتل را انتخاب کردید حتمن ملحفه ی تمیز همراه داشته باشید. السبلنگاه غذاخوری هم دارد. که البته از کیفیت غذای آن اطلاعی ندارم. هزینه ی هر شب اقامت 150 هزار تومان بود. نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که تلفن های همراه از اپراتور های ایرانسل و همراه اول در این منطقه به هیچ عنوان آنتن نمیدهد. 

شب اول ماسال خوابیدیم. نزدیک غروب پیاده راه افتادیم و در همان حوالی گشتی زدیم. زیر یکی از درخت ها مار کوچکی دیدیم. مسیر را عوض کردیم و به محوطه ی اطراف یکی از کلبه ها رفتیم. اسب های سرگردان و احتمالن نیمه وحشی مشغول علف خوردن بودند. پیرمردی که مشغول یکی از گاو ها بود با ما هم صحبت شد. از او راجع به اسب ها و گاو ها پرسیدیم گفت این ها غالبن صاحب دارند. نشستیم تاریک شدن هوا را تماشا کردیم و ماه را. که انگار فاصله ای تا زمین نداشت. 

شام نان و پنیر محلی خوردیم. السبلنگاه پسر نوجوانی داشت که چای میریخت. و استکان را تا آخرین حد ممکن پر میکرد. و یک دستی سینی را جلوی مهمان ها میگذاشت. انگار بخواهد نقش قهوه خانه ای های دهه ی چهل تهران قدیم را ایفا کند.

صبح پنج شنبه تصمیم گرفتیم برای بازدید از قلعه رودخان به فومن برگردیم.

در جستجوی بهشت گمشده. بخش سوم

در جستجوی بهشت گمشده، بخش دوم

در جستجوی بهشت گمشده. بخش اول

ی ,ها ,کلبه ,اقامت ,هتل ,ای ,اقامت در ,یکی از ,هزینه ی ,کردیم و ,هتل فردین

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بازار آنلاین فروشگاه اینترنتی زیبالون دولت، معلمان و خانواده‌ها برای شادتر شدن محیط مدارس چه کاری باید انجام دهند؟ VIDEOBEH Ui Coding رفتارهای کودک واموزش های مورد نیاز خرید مدرسه حضرت معصومه شهرستان آق قلا آسیاب فروشگاه اینترنتی جزوه ایران